اراده قوی
آن شب مکزیکوسیتی و شاید تمام جهان از شوق حماسه “جان”، تا صبح نخوابید. جهانیان از او درس بزرگی آموختند و آن اصالت حرکت، مستقل از نتیجه بود. او یک لحظه به این فکر نکرد که نفر آخر است. به این فکر نکرد که برای پیشگیری از تحمل نگاه تحقیرآمیز دیگران بهخاطر آخر بودن میدان را خالی کند. او تصمیم گرفته بود که این مسیر را طی کند، اصالت تصمیم او و استقامتش در اجرای تصمیمش باعث شد تا جهانیان به ارزش جدیدی توجه کنند؛ ارزشی که احترامی تحسینبرانگیز بهدنبال داشت. فردای مسابقه مشخص شد که جان از همان شروع مسابقه به زمین خورده و به شدت آسیب دیده است.
او در پاسخگویی به سوال خبرنگاری که پرسیده بود، چرا با آن وضع و در حالیکه نفر آخر بودید از ادامه مسابقه منصرف نشدید؟ ابتدا فقط گفت: برای شما قابل درک نیست! و بعد در برابر اصرار خبرنگار ادامه داد: مردم کشورم مرا پنج هزار مایل تا مکزیکوسیتی نفرستادهاند که فقط مسابقه را شروع کنم، مرا فرستادهاند که آن را “به پایان برسانم“.
داستان “جان استفن آکواری” از آن پس در میان تمام ورزشکاران سینهبهسینه نقل شد.
حالا “آیا یادتان هست که نفر اول برنده مدال طلای همان مسابقه چه کسی بود؟”
یک اراده قوی بر همه چیز حتی بر زمان غالب میآید.
Hello there, just became aware of your blog through Google, and found
that it is truly informative. I’m going to watch out for brussels.
I’ll appreciate if you continue this in future.
Lots of people will be benefited from your writing.
Cheers! Escape room